تمنای یک آرزو

دراین وبلاگ دلنوشته هایم را خدمت عزیزان دوست دار دلنوشته قرار میدهم امیدوارم که لذت کافی را از خواندن آنها ببریید.جهت انتقادوپیشنهادات خود میتوانید نظرات خود را به شماره تماس ۰۹۱۶۷۸۲۹۸۳۶ بامن درمیان بگذارید.باسپاس : بهنام زرگر رامهرمزی

تمنای یک آرزو

دراین وبلاگ دلنوشته هایم را خدمت عزیزان دوست دار دلنوشته قرار میدهم امیدوارم که لذت کافی را از خواندن آنها ببریید.جهت انتقادوپیشنهادات خود میتوانید نظرات خود را به شماره تماس ۰۹۱۶۷۸۲۹۸۳۶ بامن درمیان بگذارید.باسپاس : بهنام زرگر رامهرمزی

سایتی بسیار باارزش ومختصر در خصوص دلنوشته ها برای شما عزیزان دوستدار دلنوشته ایجاد کرده ام امیدوارم که باعث رضایت شما بازدید کننده عزیز باشد

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۳۱

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۱۷ ق.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:

مردمان سرزمین من مردمانی هستند که متن تاریخ اجناس خوراکی را بیشترازمتن تاریخ سرزمینشان ، جستجو کرده اند واگر تنها یک روز از انقضایش بگذرد آن را پس میزنند. ولی درعجبم، قرن هاست که  تاریخ انقضای خرافات ومتل ها و داستانک ها میگذردو همچون جنس تاریخ روز خریدار دارد. کجای کار میلنگدخدایا که این چنینیم،نکند که ما درخوابیم ولی نه،به گمانم ما چیز خور تاریخ ،تاریخ گذشته شده ایم ... آری!..۱۳۱/

 

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی ۱۳۰

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۰ ق.ظ | Behnam Zargar | ۳ نظر


*یارب:فقط وعده ها داده ای و خُلف وعده ها کرده ای
*دیدگان خود را ستارالعیوب ظالمان کرده ای
*ازآن سو زمین بهشت را،شش دانگ بنام مادران کرده ای
*ازاین سو زمین دنیایت را،بهشت زهرای کودکانشان کرده ای
*هرچه صراط مستقیم درپیش گرفتیم ،انتهایش به ناکجاآبادبه ختم شد
*سهم ماازشیرینی زمینهای دنیایت،بیابان وشوره زارهاشد
*آنجورکه گُفتند ومیگویند:جای حق نشسته ای
معذرت میخواهم که میگویم نکند که رویش نشسته ای
*مارا که ازاول تا آخرفقط آزمایش کرده ای
پس چه شدانتهایش ،نکندمطب سنجش باز کرده ای؟
آخر پریشانم🙄
*ظُلم ظالم،بیداد میزند،گُرسنه از گرسنگی وتشنه از بی آبی فریاد میزند
*همه گیج ومنگُ وخوابیم،همه از جون وجان خود سیرآبیم
*آن یکی را ساقط جان میکنی،این یکی را سارق جان میکنی
*سیران ازسیری لگد به طعام میزنند
آن دیگران ،این دیگران رااز گرسنگی لگد میزنند
*کجای کاری تو یارب
اصلا هستی تو در کار یارب
*مگر دیدگانت دیگر توان دیدن ندارد
مگر گوشهایت باصدای مظلومین آشنایی ندارد
*مگرتو دوستُ و رفیقِ مخلص انسان نبودی
مرا جانشینت کرده ای،یایک جا نشینت
*دل داده ای وچشمان بیناو هزاران آرزو
مثال قُفلهِ گنجینه،بی کلید وآرزو
*دراین دنیا ،هرچه ودرهرچه سلطان که خواهی داشتیم
ازسکه گرفته تا که حتی سلطان پسته هم داشتیم 
نظرت مادراین دنیا ،سلطان وسوسه ها کم داشتیم
*شیطان و آدم وهوایت،هوایی شده اند
سجده وگندم،عاقبت سرنوشت ما شده اند
*تو بگو کجای حق نوشته اند گناه کرده دیگرانند
دیگرانی دگر  تنبیع شده اند
*من از درگاهت بعد از مرگم شکایتها دارم
دلی پراز غم،مغزی پراز سوال دارم
*ولی دَردم تنها بعد از مرگم این است
شکایت ازقاضی ،پیش قاضی کمی ننگین است.۱۳۰/

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی ۱۲۹

سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۵۵ ب.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
قصه خلقت را به ناحق شروع کرد آنکس که برندش حق است 
نمیدانم که موشم یا که آدم
که بایک بار آفرینش، صدهزاربارمی آزمایی مرا
 تا که محتاج یاریت میشوم  
تو به صلاحم لغو محتاج میکنی 
اگر لب به لب باز گشایم تااعتراضی نمایم به کردارت
مُهر و موم سکوت برلبان میزنی 
من ازخیرت گذشتم بهشت و جهنم نمیخواهم فقط مرا به 
حال، حالم رها کن
من از فهمیدن هاپراز زجرم 
فقط مرا دیوانه ای نادان کن...۱۲۹/

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۸

دوشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ق.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
حق بازنشست شد وخدا جانشینش شد...
شیطان مزد عبادت میخواست
وسوسه من مزدش شد.
گندم را آدم وهوا خوردند!
چوبش رامن
دیگری سجده نکرد
درعوض حکم سجده شبانه روزی ام راصادر کرد.
من چه کاره بودم میان این سیاه لشکربازیهایت 
جناب حق؟۱۲۸/
🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۷

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۲۱ ب.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
ماهمگان سیاه لشکر این قافله ایم!
آنانی که باید بروند خواهند رفت چرا که صندلی ریاست رابا سیاست ارث اجدادیشان کرده اند .....
ودرآخرتنهاما میمانیم باهمان تفکرات احمقانه ویک دنیا خرافاتِ احمقانه تر از تفکراتمان...۱۲۷/
🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۶

جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۴۱ ق.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
زبانم حرف حق را محکم زد وآنهابرای جرمش حُکم سکوت تاابد داده اند...زبانم چه ساده بودی که نمیدانستی اینجا حق رامیخورند ن میزنند.۱۲۶/

🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۵

يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ب.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
تنها چیزی که دراین سرزمین ازحق حقمان شد؛مُردن بود..همان چیزیکه مجانی بود وهیچ کس خواستارش نبودولی آنها به زور میدادندتادردهایمان را برای همیشه تسکین دهند.۱۲۵/
  🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۴

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۱۹ ق.ظ | Behnam Zargar | ۱ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
عشق بزرگترین روح دروغین در کالبدبشریت است...۱۲۴/  


🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۳

چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۱ ب.ظ | Behnam Zargar | ۰ نظر

دل نوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:
انتقال مالکیت حرفهایم را نه از روی اختیار بلکه اجبار از زبانم گرفته ام وبه چشمانم سپرده ام...مِن بعدحرفهایم را از چشمانم بخوانید که مرا به سلطان سکوت وا داشته اند...۱۲۳/
🌺Behnamzargar🌺

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی۱۲۲

جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۵۷ ب.ظ | Behnam Zargar | ۱ نظر

دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:

برای زندگی ماانسانها خداوند تنها یک قانون بدون تبصره قرار داده  است وآن قانون این است «همه محکوم به اجباریم»...۱۲۲/


🌺Behnamzargar🌺